روی لینک های زیر کلیک کنید و از سایت های بین نظیر دیدن کنید
زندگیم آرام و دل انگیز نبود که تو با اینهمه فسونکاری بدتر از آتش که بود نمودی ولی با تمام غمهایی که بمن میدهی و با وجود تمام دردهایی که از هجران تو با وجود من آمیخته دوستت دارم
بار اول که ترا دیدم قلبم طپید و نشاط و جوانیم از من رمید
بار دوم امیدی بی نهایت که از چشمهای تو ساطع بود در کورانی از لذت و شادی و وصال غرقم کرد .
بار سوم غمهای زمانه با قدرت لایزال خویش در دلم جای گرفت و احساس کردم که ترا هرگز نخواهم توانست بدست بیاورم.
و بار چهارم طومار جوانیم با آنچه که از نگاهت یافتم در هم پیچید به سوی ورای شادیها شتافتم و آن را که زنده دل های جهان کامیابی اش مینامند .
یکباره از دست دادم روح و قلبم مرد و راه دیار عدم سپرد تو مرا از درگاهت رانده بودی و این برایم دردی غیر قابل تحمل بود. چکنم که جوانه ای از امید را هنوز با خودنا به دل بار نیاورده.
بدست باد خزان سپردم و از میانش بردم . چون تو باغبانش بودی و هیچگاه تصورش را هم نمیکردم که اینگونه بیرحم و سنگدل باشی
قلبی که ز عشق دست خورده
چون جام شکسته بست خورده
گرداغ شود و یا که سنگین
در چنگ فنا شکست خورده